( صفت ) نازک و سبک .
پر پرو
فرهنگ فارسی
گویش مازنی
گرداندن کفگیر در ظرف غذا به هدف آمیختن مواد آن
/per peroo/ گرداندن کفگیر در ظرف غذا به هدف آمیختن مواد آن
پیشنهاد کاربران
این واژه در منطقه بم و نرماشیر به معنای کفشدوزک میباشد
پَرپَرو/Parparu/ در گویش شهرستان بهاباد به حشره ای از نوع پروانه با جثه ای در حد زنبور کوچک وبه رنگ خاک گفته می شود که از خرابی بعضی از خوراکی ها چون پسته بوجود می آید.
پَرپَرو، به پروانه های کوچک گفته می شود
گویش فارسی جیرفت
گویش فارسی جیرفت
کلمات دیگر: