عسل ساختن بعمل آوردن عسل
عسل دادن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
عسل دادن. [ ع َ س َ دَ ] ( مص مرکب ) عسل ساختن. به عمل آوردن عسل. تولید عسل کردن :
زنبور درشت بی مروت را گوی
باری چو عسل نمیدهی نیش مزن.
زنبور درشت بی مروت را گوی
باری چو عسل نمیدهی نیش مزن.
سعدی.
کلمات دیگر: