کلمه جو
صفحه اصلی

سپهسالار تنکابنی

فرهنگ فارسی

تنکابنی محمد ولی خان بن حبیب الله خان سردار بن محمد ولی خان ساعد الدوله (و.۱۲۶۴ ه.ق.- انتحار تهران ۱۳۴۵ه.ق. ) وی نخست نصر السلطنه لقب داشته و مقارن مشروطیت به سپهدار اعظم ملقب بود و بعدها سپهسا لار اعظم لقب یافت . وی یکی از دو فاتح تهران است در آخر استبداد صغیر از دست محمد علی شاه. سپهدار تنکابنی اول بار در ذی العقده ۱۳۲۷ ه.ق. رئیس الوزرائ شد و از این تاریخ تا ربیع الثانی ۱۳۳۴ - که با لقب سپهسالار اعظم دولتی دیگر تشکیل داد- ۶ بار دیگر رئیس الوزرائ شد . در پایان بر اثر فشارهایی که از جانب دولت وقت جهت وصول بقایای مالیاتی بر او وارد میامد انتحار کرد .

لغت نامه دهخدا

سپهسالار تنکابنی. [ س ِ پ َ رِ ت َ ب ُ ] ( اِخ ) نام او ولی خان سپهسالار و پسر حبیب اﷲخان سردار ساعدالدوله از تنکابن است. ولی خان سپهسالار در اوان جوانی وارد خدمت نظام شد و با طی سلسله مراتب سپاهی به درجه سرتیپی ارتقا یافت. افواج تنکابن و مازندران به او سپرده شد و ملقب به نصرالسلطنه گردید. از آن پس بتدریج مدارج ترقی امیر اکرم ، سردار معظم و بالاخره سپهسالار خوانده شد. وی مردی جسورو در عین حال خلیق و متواضع بود. آداب و رسوم ملی اجتماعی را محترم میشمرد و در سلطنت ناصرالدین شاه بحکومت استراباد و تصدی ضرابخانه رسید. و در دوران مظفرالدین شاه چند بار حکومت یافت ، پس از فتح تهران به وزرات جنگ برگزیده شد. در زمان سلطنت احمدشاه نزدیک مدت یک سال رئیس الوزراء بود. در کودتای 1299 هَ. ش. دستگیر گردید و پس از چندی با دیگر زندانیان آزاد شد. و در اواخر عمر بعلت نپرداختن مالیات سخت تحت نظر قرار گرفت و اموال او توقیف و مصادره شد. روزی در باغ زرگنده میخواست به پستچی انعام دهد دیناری در اختیار نداشت ، این حال بر او گران افتاد و به زندگی خود خاتمه داد. این واقعه بسال 1305 هَ. ش. بود. ( از یادداشت معیر الممالک ، مجله یغما شماره 1 سال 10 ).


کلمات دیگر: