کلمه جو
صفحه اصلی

غلط زدن

فرهنگ فارسی

( مصدر ) در حال غلتیدن .

لغت نامه دهخدا

غلط زدن. [غ َ زَ دَ ] ( مص مرکب ) غلتیدن. غلطیدن. گردیدن چیزی بر روی خود. به پهنا گردیدن. غلط خوردن :
من آن بنگی رند صوفی وشم
که دوزخ زند غلط درآتشم.
ملافوقی یزدی ( از آنندراج ).


کلمات دیگر: