قهقرا عقب
پس پسکی
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
پس پسکی. [ پ َ پ َ س َ ] ( حامص مرکب ) قهقرا. عقب.
- پس پسکی رفتن ؛ پس پایگی رفتن. پس پا شدن. سپسایگی رفتن. ( منتهی الارب در لغت نکص ). نکص. نکوص. مَنکص.
- پس پسکی رفتن ؛ پس پایگی رفتن. پس پا شدن. سپسایگی رفتن. ( منتهی الارب در لغت نکص ). نکص. نکوص. مَنکص.
کلمات دیگر: