کلمه جو
صفحه اصلی

کندامویه

فرهنگ معین

(کُ یَ یا یَ ) (اِمر. ) مویی که چون کودک زاده شود در بدن او باشد، موی مادرزاد.

لغت نامه دهخدا

کندامویه. [ ک ُ ی َ / ی ِ ] ( اِ مرکب ) موی مادرزاد باشد یعنی مویی که چون طفل زاییده شود در بدن او باشد. ( برهان ) ( آنندراج ). مویی که چون طفل بزاید بر بدن او باشد. ( فرهنگ رشیدی ) ( از انجمن آرا ). موهایی که چون طفل زاییده شود در بدن وی باشد. ( ناظم الاطباء ): تزغیب ؛ با کندامویه شدن. زغاب ؛ کندامویه برآوردن. ( تاج المصادر بیهقی از یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). زغب. زغابه. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). || پرهای زردرنگ خردی که در بدن چوزه مرغ است. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ عمید

مویی که هنگام تولد نوزاد در بدن او باشد، موی مادرزاد.


کلمات دیگر: