to sum up, in the abstract
فی الجمله
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی
۱- بالجمله باری : فی الجله ارکان و سروران بر موافقت سلطان ..محامات نفوس مهمل ماندند . ۲ - همگی تمامی ۳ - کمی قدری اندکی : فی الجمله اثر حیات درو پیدا شد .
فرهنگ معین
(فِ لْ جُ مْ لِ ) [ ع . ] (ق . ) خلاصه ، خلاصه کلام ، اصل کلام .
فرهنگ عمید
۱. بالجمله، حاصل کلام، مجمل سخن، باری.
۲. کمی، قدری، اندکی.
۲. کمی، قدری، اندکی.
پیشنهاد کاربران
فی الجمله : باری .
( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص11 ) .
( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص11 ) .
در بحث اصول فقهی به معنای اجمال. ( ( بازدید از کلیات ) )
در اصول فقه به معنای مجمل و موارد اندکی
درکلیات بدون ورودبه جزئیات
کلمات دیگر: