فیزیولوژیست
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی
عالم به وظائف الاعضائ، عالم فیزیولوژی
( صفت اسم ) عالم فیزیولوژی دانشمند علم وظایف الاعضائ .
( صفت اسم ) عالم فیزیولوژی دانشمند علم وظایف الاعضائ .
فرهنگ معین
(یُ لُ ) [ فر. ] (ص . اِ. ) عالم فیزیولوژی ، دانشمند علم وظایف الاعضایی .
لغت نامه دهخدا
فیزیولوژیست. [ زی ُ ل ُ ] ( فرانسوی ، ص ، اِ ) عالم فیزیولوژی. دانشمند علم وظایف الاعضاء. ( فرهنگ فارسی معین ).
فرهنگ عمید
متخصص فیزیولوژی.
کلمات دیگر: