مترادف مختلس : اختلاس کننده، دزد، سوء استفاده چی
برابر پارسی : دزد، رباینده، کش رونده
صفت اختلاسکننده، دزد، سوءاستفادهچی
اختلاسکننده، دزد، سوءاستفادهچی
مختلس . [ م ُ ت َ ل َ ] (ع ص ) ربوده شده و به زور ربوده شده . (ناظم الاطباء). و رجوع به ماده ٔ قبل شود.
مختلس . [ م ُ ت َ ل ِ ] (ع ص ) رباینده . (آنندراج ) (از منتهی الارب )(از اقرب الموارد). رباینده و خود کشنده . (ناظم الاطباء). || دزدی کننده . (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون ). || (اصطلاح فقهی )آنکه مالی را ازمحل غیرحرز و بطور مخفی سرقت می کند مانند کسی که گوسفندی را در چراگاه می رباید. و رجوع به اختلاس شود.
کسی که چیزی بهخصوص اموال دولتی را میدزدد؛ رباینده.
ربودهشده.