کلمه جو
صفحه اصلی

فیرنده

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - با ناز خرامنده ۲ - تکبر و افاده کننده ۳ - مسخره کننده .

فرهنگ معین

(رَ دِ ) (ص فا. ) ۱ - خرامنده ، کسی که با ناز و تکبر راه می رود. ۲ - مسخره کننده .

لغت نامه دهخدا

فیرنده. [ رَ دَ / دِ ] ( نف ) با ناز خرامنده. || تکبر و افاده کننده. || مسخره کننده. ( فرهنگ فارسی معین ). رجوع به فیر و فیریدن شود.

فرهنگ عمید

کسی که با ناز و تکبر حرکت کند، خرامنده.


کلمات دیگر: