( ~ . ) (ص فا. ) خادم ، ملازم .
کمردار
فرهنگ معین
لغت نامه دهخدا
کمردار. [ ک َ م َ ] ( نف مرکب ) بمعنی خادم و ملازم و نوکر و خدمتکار باشد. ( برهان ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). کنایه از خادم و ملازم و خدمتگار. ( از انجمن آرا ) :
آبای علویند کمردار این خلف
راضی بدان که سایه بر آبا برافکند.
ز انجمش زنگله ها درکمر آویخته اند.
کمربندی زده مقدار ده میل.
آبای علویند کمردار این خلف
راضی بدان که سایه بر آبا برافکند.
خاقانی.
چرخ هارون کمردارش و چون هارونان ز انجمش زنگله ها درکمر آویخته اند.
خاقانی.
قبا بسته کمرداران چون پیل کمربندی زده مقدار ده میل.
نظامی.
دانشنامه عمومی
مختصات: ۳۷°۱۴′۲۴″شمالی ۵۵°۴۶′۳۱″شرقی / ۳۷٫۲۳۹۹۳°شمالی ۵۵٫۷۷۵۴۱°شرقی / 37.23993; 55.77541
کمردار، روستایی از توابع بخش میامی شهرستان شاهرود در استان سمنان ایران است.
این روستا در دهستان رضوان قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۱۳۹ نفر (۲۷خانوار) بوده است.
کمردار، روستایی از توابع بخش میامی شهرستان شاهرود در استان سمنان ایران است.
این روستا در دهستان رضوان قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۱۳۹ نفر (۲۷خانوار) بوده است.
wiki: کمردار
کلمات دیگر: