۱ - افسوس تاسف ۲ - سخره لاغ .
فیر
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
(اِ. ) ۱ - افسوس ، تأسف . ۲ - ریشخند، لاغ .
لغت نامه دهخدا
فیر. ( اِمص ) تأسف و افسوس. || سخره و لاغ. ( برهان ). رجوع به فیریدن شود.
فئر. [ف ُ ءَ ] ( ع اِ ) ج ِ فأر ( موش ). رجوع به فأر شود.
فئر. [ ف َ ءِ ] ( ع ص ) موش افتاده. لبن و طعام و هر چیز که موش در آن افتاده باشد. || مکان فئر؛ جای موشناک. ( منتهی الارب ).
فئر. [ ف َ ءِ ] ( ع ص ) موش افتاده. لبن و طعام و هر چیز که موش در آن افتاده باشد. || مکان فئر؛ جای موشناک. ( منتهی الارب ).
فئر. [ ف َ ءِ ] (ع ص ) موش افتاده . لبن و طعام و هر چیز که موش در آن افتاده باشد. || مکان فئر؛ جای موشناک . (منتهی الارب ).
فئر. [ف ُ ءَ ] (ع اِ) ج ِ فأر (موش ). رجوع به فأر شود.
فرهنگ عمید
= فیریدن
فیریدن#NAME?
دانشنامه عمومی
فیر (آلبانی). فیر شهری در جنوب غربی کشور آلبانی و مرکز استانی به همین نام
http://bashkiafier.gov.al/
http://www.lgpa.al/files/GUIDA%20QARKU%20FIER.pdf
http://www.citypopulation.de/Albania.html
http://bashkiafier.gov.al/
http://www.lgpa.al/files/GUIDA%20QARKU%20FIER.pdf
http://www.citypopulation.de/Albania.html
wiki: شهرستان مجارستان است که ۴٬۳۵۸٫۴۵ کیلومترمربع مساحت و ۴۲۵٬۸۴۷ نفر جمعیت دارد..کرۀ زمین روبروی کاخ اسقف، سکشفهروار کاخ استرهازی، چاکوار کاخ کارویی، روستای فهروارچورگو (Fehérvárcsurgó) کاخ ناداشدی، ناداشدلادانی کاخ برونسویک، مارتونواشار درختستان، آلچوت دوبوز
کرۀ زمین روبروی کاخ اسقف، سکشفهروار
کاخ استرهازی، چاکوار
کاخ کارویی، روستای فهروارچورگو (Fehérvárcsurgó)
کرۀ زمین روبروی کاخ اسقف، سکشفهروار
کاخ استرهازی، چاکوار
کاخ کارویی، روستای فهروارچورگو (Fehérvárcsurgó)
wiki: فیر (مجارستان)
پیشنهاد کاربران
فیر در لری یعنی دماغ
کلمات دیگر: