کلمه جو
صفحه اصلی

رومشکان

فرهنگ فارسی

نام یکی از دهستانهای بخش طرهان شهرستان خرم آباد .

لغت نامه دهخدا

رومشکان. [ م ِ ] ( اِخ )نام یکی از دهستانهای بخش طرهان شهرستان خرم آباد. حدود - شمال : دهستان کوهدشت. جنوب و باختر: رودخانه صیمره. خاور: رودخانه کشکان. آب آن از چاه و رودخانه کشکان و مادیان رود و پیران نهر و پرویز. جمعیت آنجادر حدود 7900 تن. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).

پیشنهاد کاربران



رومشکان::روم شکست خورد
در زبان لری به معنی
روم::رومی ها
شکان::شکست خوردند

ایلات قوم بزرگ لر ::
ممسنی
بختیاری
لک
فیلی
کلهر
ملکشاهی
بویراحمد
شبانکاره
کهمره
لیراوی
شول
کرمانج


بیشتر از ۷۰درصد جمعیت رومشکان لک است
نه کُردم نه هم لُر نژادم لک است
میان تبارها تبارم تک است
قوم بزرگ لک قومی به پهنای ایران زمین

رومشکان درمعنی یعنی روم شکن. در زمان هایه گذشته روم در این منطقه که الا رومشکان نامیده شده است شکست خرده و مردم این منطقه اسم این منطقه رو به رومشکان تبدیل کرده اند که در یکی از روستاهایه این منطقهبه اسم رومیانی ( پناهنده هایه ای که به اسارت گرفته شده اند از روم ) معرف میباشد اثاری تاریخی در کوه ها دارد معروف هست


بازوند. رشنو. لالوند. چغابل. مهکی. چغابور. رومیانی. پادروند. قاطرچی. سوری. رماوند. آقاجان. شیراوند. مله. دوراه بازوند. نظرعلیوند. برضا. گراوند توه خشکه. گراوند نثار.
با عشق همتونو دوس دارم. اگه جای دیگه مونده ببخشید🙋‍♂️

کر لک. . شیرین زبان
قهرمان پاورلیفتینگ
وزن. 200کیلو گرم

. . . . . . سمنگان. سنگان. رایگان ( روستایی در کرمان ) رومیشگان ( روستایی در لرستان. . . . ایری میشه گان=میشه و باغ بزرگ. . . باغ میشه محله ایی در تبریز. . و میشه گان نام ایالتی در امریکا ) ) . . . . ( گان. قان. غان. وان. . در تورکی یعنی باغ. . وقانالیق یعنی باغ انگور ) گان مثل هرمزگان. قان مثل وایقان. قاراقان. غان مثل افغان. موغان. برغان. . وان مثل لیقوان. نخجوان. ایری وان ( ایروان )


کلمات دیگر: