(غَ ) (ص نسب . ) به رنگ زاغک ، سیاه .
زاغکی
فرهنگ معین
لغت نامه دهخدا
زاغکی. [ غ َ ] ( ص نسبی ) یکی از رنگ ها است. ( دیوان البسه نظام قاری ص 18 ) :
قد صوف زاغکی بین بر صوف سبزطاقین
سر همپری طوطی عجب اینکه زاغ دارد.
قد صوف زاغکی بین بر صوف سبزطاقین
سر همپری طوطی عجب اینکه زاغ دارد.
نظام قاری ( دیوان البسه ص 66 ).
کلمات دیگر: