شادی بخش . برانگیزند. آسایش . راحت بخش .
راحت انگیز
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
راحت انگیز. [ ح َ اَ ] ( نف مرکب ) شادی بخش. ( آنندراج ). برانگیزنده آسایش. راحت بخش :
بیا ساقی آن راحت انگیز روح
بده تا صبوحی کنم در صبوح.
بیا ساقی آن راحت انگیز روح
بده تا صبوحی کنم در صبوح.
نظامی.
کلمات دیگر: