کلمه جو
صفحه اصلی

رازیانج

فرهنگ فارسی

( اسم ) گیاهی است از تیره چتریان که دو ساله است ( بعض گونه هایش پایا میباشد ) و در سراسر نواحی بحرالروم و حبشه و ایران میروید . ارتفاع آن بین ۱ تا ۱ / ۵ است . برگهای متناوب و دارای بریدگی بسیار و دمبرگش شامل غلافی است که ساقه را فرا میگیرد . برگش معطر و طمعش مطبوع و کمی شیرین است رازیانج شمار شمره سونف باریان بسباس . یا رازیانه آبی کاکله . یا رازیانه دریایی کاکله . یا رازیانه رومی انیسون . یا رازیانه کاذب شوید شبت .

لغت نامه دهخدا

رازیانج. [ ن َ ] ( معرب ، اِ ) رازیانه ٔفارسی است و نیز به فارسی بادیان و برومی شمار و به هندی سونف و والان بزرک نیز نامند. ماهیت آن : بزری است معروف و دو نوع میباشد: بستانی و برّی. بستانی رامارثون و بری را اقومارثون گویند. بهترین آن بستانی آن است. طبیعت بستانی آن در اول سوم گرم و در آخر اول خشک و بقراط در دوم گرم و خشک در اول دانسته و تخم آن گرم تر از برگ آن. و بیخ آن قویتر از سایر اجزای آن... رازیانج بری : شاخهای آن عریض تر از بستانی و شبیه بریباس و بیخ آن کوچکتر و بسیار خوشبو و تخم آن بزرگ تر و سبزتر و طبیعت آن در آخر سوم گرم و در دوم خشک است. ( از مخزن الادویه ). رازیانج بری بود و بستانی و مزاج را صداع آورد و مصلح آن صندل و کافور بود و بدل رازیانه تخم کرفس بود اما برّی وی اقوی بود. سنگ گرده بریزاند و یرقان را شفا دهد و بول و حیض را براند و شکم بندد و طبیخ وی با شراب گزندگی جانوران را نافع بود و بر گزندگی سگ دیوانه نافع بود. ( اختیارات بدیعی ). رازیانج شامی. انیسون است. رازیانج همان انیسون است و در شام و مصر آن را شمار مینامند و درحلب شمره میگویند و در مغرب بسباس نامیده میشود و اکنون داروفروشان در مصر آن را بنام عریض میشناسند و بر دو قسم است بری و بستانی و تمام اقسامش معطر و خوشبوست. در مصر، در بیشتر فصول یافت میشود و در نزد ما در بهار پیدا میشود. ( تذکره ضریر انطاکی ص 961 ).
به لغت رومی ماکثرون و انانوس گویند و به یونانی فیا وفیرنوس و بلطینی فنیکی و بپارسی رازیانه و بادیان و به سیستانی بادتخم و به هندی سرپ و سوی و بسریانی ذرع سامرا گویند و جالینوس گوید: دشتی را رازاع جبلی گویند و تخم بعضی از رازاع بتخم گشنیز ماند و نوعی بود که تخم او پهن بشکل انجدان و کاشم و دانه انجدان بزرگتر بود... ( از ترجمه صیدنه ابوریحان بیرونی ). و رجوع به رازیانه شود. و ابن بیطار بنقل از دیسقوریدوس و جالینوس نام رومی کلمه را اقومارثون ( هیپوماراثرن ) آورده است. رجوع به مفردات و لکلرک ذیل رازیانج شود.

فرهنگ عمید

= رازیانه

رازیانه#NAME?



کلمات دیگر: