شیر بزرگ . شیر کلان .
ژنده شیر
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
ژنده شیر. [ ژَ دَ / دِ ] ( اِ مرکب ) شیر بزرگ. شیر کلان. شیر خشمناک. رجوع به ژنده شود :
زمانی همی بود سهراب دیر
نیامد بنزدیک او ژنده شیر.
زمانی همی بود سهراب دیر
نیامد بنزدیک او ژنده شیر.
فردوسی.
کلمات دیگر: