تپه ایست در وادی و آن منعطف آن باشد
زابنه
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
( زابنة ) زابنة. [ ب ِ ن َ ] ( ع اِ ) پشته ای است [ تپه ای است ] در وادی و آن منعطف آن باشد. ( منتهی الارب ). اکمة فی واد ینعرج عنها. ( اقرب الموارد ).
زابنة. [ ب ِ ن َ ] (ع اِ) پشته ای است [ تپه ای است ] در وادی و آن منعطف آن باشد. (منتهی الارب ). اکمة فی واد ینعرج عنها. (اقرب الموارد).
کلمات دیگر: