ملامت گزیننده . اختیار کننده ملامت . طالب سرزنش .
ملامت گزین
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
ملامت گزین. [ م َ م َ گ ُ ] ( نف مرکب ) ملامت گزیننده. اختیارکننده ملامت. طالب سرزنش :
در کوی عشق دیوی و دیوانگی است عقل
بس عقل کو ز عشق ملامت گزین گریخت.
در کوی عشق دیوی و دیوانگی است عقل
بس عقل کو ز عشق ملامت گزین گریخت.
خاقانی.
کلمات دیگر: