کلمه جو
صفحه اصلی

بلوک گردش

فرهنگ فارسی

گردیدن حاکم یا محصل خراج در آبادیهای بلوک قلمرو حکومت خود . بازدید حاکمی قرائ قصبات قلمرو حکومت خود را .

لغت نامه دهخدا

بلوک گردش. [ ب ُگ َ دِ ] ( اِمص مرکب ) گردیدن حاکم یا محصل خراج در آبادیهای بلوک قلمرو حکومت خود. بازدید حاکمی قراء و قصبات قلمرو حکومت خود را. ( یادداشت مرحوم دهخدا ).
- بلوک گردش رفتن ؛ رفتن حاکم به بلوکهای قلمرو خود برای بازدید.
- بلوک گردشی ؛ بلوک گردی. سرکشی از نواحی تابع حکومت خود.


کلمات دیگر: