کلمه جو
صفحه اصلی

مسافرین

فرهنگ فارسی

( اسم ) جمع مسافر در حالت نصبی و جری ( در فارسی مراعات این قاعده نکنند ) .

لغت نامه دهخدا

مسافرین. [ م ُ ف ِ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ مسافر ( در حالت نصبی و جری ). مسافران. کاروانیان. رجوع به مسافر شود.


کلمات دیگر: