خلاف گشاده دل . کسی که در داد و ستد سختگیر باشد .
تنگ سودا
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
تنگ سودا. [ ت َ س َ / سُو ] ( ص مرکب ) خلاف گشاده دل. کسی که در داد و ستد سختگیر باشد. بدمعامله :
مرد تاجر گشاده دل باید
تنگ سودا کشد زیان فراخ.
مرد تاجر گشاده دل باید
تنگ سودا کشد زیان فراخ.
سنجر کاشی ( از آنندراج ).
کلمات دیگر: