کلمه جو
صفحه اصلی

گلستانه

فرهنگ اسم ها

اسم: گلستانه (دختر) (فارسی) (طبیعت) (تلفظ: golestāne) (فارسی: گلستانه) (انگلیسی: golestane)
معنی: باغ، بوستان، ( گلستان، ه/e، / ( پسوند نسبت ) )، منسوب به گلستان، ( گلستان + ه/e، نام روستایی در نزدیکی کاشان

(تلفظ: golestāne) (گلستان + ه/e-/ (پسوند نسبت)) ، منسوب به گلستان ، ← گلستان .


فرهنگ فارسی

علی اکبر فرزند حاج میرزا محمد ابراهیم خوشنویس ( و. ۱۲۷۴ - ف. ۱۳۱۹ م . ). وی از خاندان قدیم سادات گلستانه بود و در اصفهان متولد شد و تحصیلات مقدماتی و مشق خط را در آن شهر آغاز کرد و بزودی در هنر خوشنویسی سر آمد شد چنانکه در جوانی خط نستعلیق را خوش می نوشت و در خط شکسته استاد مسلم بود . پس از ظهور [ درویس عبدالحمید ] و شرح وی در خط شکسته بسیاری از هنرمندان بدان سبک مشق کردند و با اینکه شماره خوشنویسان این خط بسیار شد هیچیک شباهت خط و شیوه و اسلوب درویش را بپایه و مایه گلستانه نرسانیدند . سید علی اکبر در مدت زندگانی سفرهایی بخراسان و فارس و عراق کرد و در آخر عمر چندی بتهران آمد و در این شهر رشته حیات این ادیب دانشمند هنرمند با یک عمل جراحی در سنین جوانی یعنی چهل و پنجسالگی بگسست و بنابر وصیت بقم منتقل و بخاک سپرده شد .
قلعه ایست از مضافات مشهد مقدس که تمام سکنه آنجا سادات عالیمقام ذوی الاحترام بوده اند .

لغت نامه دهخدا

گلستانه . [ گ ُ ل ِ ن َ ] (اِخ ) ابن شاه ابوتراب محمدعلی حسینی یا حسنی ، معروف به گلستانه و ملقب به علاءالدین از سادات گلستانه ساکن اصفهان . عالمی است عابد، زاهد، محقق ، مدقق ، جلیل القدر و رفیعالمنزله از اعاظم اتقیا و اکابر ثقات محدثین که اورع و ازهد اهل زمان خود بوده و تمامی عمر خود را در افاده و عبادت بسر برده و دارای اخلاق فاضله و خصال کامله و جامع علوم عقلیه و نقلیه بوده و دو مرتبه تکلیف به صدارتش نمودند، لکن از کثرت عقل و فطانت علاوه بر مراتب زهدو ورع بی نهایت که داشته قبول ننموده و استنکاف نمود. هر یک از مصنفات او در اثبات تبحر علمی و جامعیت واکملیت وی برهانی قاطع و شاهدی عدل و قول فصل بلاهزل میباشد. او راست : 1- بهجت الحدایق که شرح صغیر نهج البلاغه بوده و تمامی آن کتاب مستطاب را از اول تا آخرش بطور خلاصه شرح کرده است . 2- ترتیب مشیخه ٔ من لایحضرالفقیه که به طرزی عجیب مرتبش کرده و یک نسخه از آن در کتابخانه ٔ مدرسه سپهسالار جدید تهران موجود است . 3- حدائق الحقائق فی شرح کلمات کلام اﷲ الناطق که شرح کبیر نهج البلاغه و بیشتر از همه و میل تبحر و تفنن مؤلف خود بود و لکن موفق به اتمام نشده و بفرموده ٔ ذریعه تا مقدار کمی از خطبه ٔ شقشقیه در سه مجلد تألیف یافته ، چنانچه مجلد اولی از اول کتاب تا خطبه ٔ مذکور و دویمی نیز فقط منحصر به شرح همان خطبه بود و سیمی نیز در حدود 1200 بیت تا خطبه ٔ کنتم جند لمراءة و اتباع البهیمه میباشد، پس از آقا محمدعلی کرمانشاهی نقل کرده که بخط خودش در ظهر آن نوشته که این شرح فقط همین مقدار بوده و بیشتر از آن نمیباشد... 4- روضةالشهداء و شرح الاسماء الحسنی . 5- منهج الیقین و آن شرح رساله ای است که حضرت صادق (ع ) برای اصحاب خویش نوشته ... وفات علاءالدین در بیست وهفتم شوال 1100 هَ . ق . واقع گردیده ولکن بنابه نقل معتمد شیخ حزین متولد 1103 هَ . ق . (غ ق ج ) گوید که در صغر خود علاءالدین گلستانه را دیدم با پدرم یگانگی داشت ، اینک قول دیگر در تاریخ وفات علاءالدین را 1110 هَ . ق . بوده است تأیید می نماید. (از ریحانة الادب ج 3 صص 103-104).


گلستانه . [ گ ُ ل ِ ن َ ] (اِخ ) ابوالحسن پسر محمد امین از اهل گلستانه است که بعضی او را از نواحی گلستانه ٔ اصفهان و دیگری از مردم گلستانه کرمانشاهان دانسته اند. او از خانواده مقتدری است که در دوران پادشاهی نادرشاه و در خدمت این سلطان بااقتدار مصدر کارهای مهمی بوده اند. گلستانه (مؤلف مجمل التواریخ ) تا حیات عموی خود محمدتقی گلستانه در خدمت او بوده است . پس از مرگ عموی خود به تألیف مجمل التواریخ پرداخته است . این کتاب در وقایع و رویدادهای سی وپنج ساله بعد از نادرشاه مربوط به خاندان افشاریه و زندیه تألیف شده . و رجوع به مقدمه ٔ مجمل التواریخ گلستانه چ مدرس رضوی و نجوم السماء ص 167 شود.


گلستانه . [ گ ُ ل ِ ن َ ] (اِخ ) قلعه ای است از مضافات مشهد مقدس که تمام سکنه آنجا سادات عالی مقام ذوی الاحترام بوده اند. (مجمل التواریخ گلستانه ).


گلستانه. [ گ ُ ل ِ ن َ ] ( اِخ ) ابوالحسن پسر محمد امین از اهل گلستانه است که بعضی او را از نواحی گلستانه اصفهان و دیگری از مردم گلستانه کرمانشاهان دانسته اند. او از خانواده مقتدری است که در دوران پادشاهی نادرشاه و در خدمت این سلطان بااقتدار مصدر کارهای مهمی بوده اند. گلستانه ( مؤلف مجمل التواریخ ) تا حیات عموی خود محمدتقی گلستانه در خدمت او بوده است. پس از مرگ عموی خود به تألیف مجمل التواریخ پرداخته است. این کتاب در وقایع و رویدادهای سی وپنج ساله بعد از نادرشاه مربوط به خاندان افشاریه و زندیه تألیف شده. و رجوع به مقدمه مجمل التواریخ گلستانه چ مدرس رضوی و نجوم السماء ص 167 شود.

گلستانه. [ گ ُ ل ِ ن َ ] ( اِخ ) ابن شاه ابوتراب محمدعلی حسینی یا حسنی ، معروف به گلستانه و ملقب به علاءالدین از سادات گلستانه ساکن اصفهان. عالمی است عابد، زاهد، محقق ، مدقق ، جلیل القدر و رفیعالمنزله از اعاظم اتقیا و اکابر ثقات محدثین که اورع و ازهد اهل زمان خود بوده و تمامی عمر خود را در افاده و عبادت بسر برده و دارای اخلاق فاضله و خصال کامله و جامع علوم عقلیه و نقلیه بوده و دو مرتبه تکلیف به صدارتش نمودند، لکن از کثرت عقل و فطانت علاوه بر مراتب زهدو ورع بی نهایت که داشته قبول ننموده و استنکاف نمود. هر یک از مصنفات او در اثبات تبحر علمی و جامعیت واکملیت وی برهانی قاطع و شاهدی عدل و قول فصل بلاهزل میباشد. او راست : 1- بهجت الحدایق که شرح صغیر نهج البلاغه بوده و تمامی آن کتاب مستطاب را از اول تا آخرش بطور خلاصه شرح کرده است. 2- ترتیب مشیخه من لایحضرالفقیه که به طرزی عجیب مرتبش کرده و یک نسخه از آن در کتابخانه مدرسه سپهسالار جدید تهران موجود است. 3- حدائق الحقائق فی شرح کلمات کلام اﷲ الناطق که شرح کبیر نهج البلاغه و بیشتر از همه و میل تبحر و تفنن مؤلف خود بود و لکن موفق به اتمام نشده و بفرموده ذریعه تا مقدار کمی از خطبه شقشقیه در سه مجلد تألیف یافته ، چنانچه مجلد اولی از اول کتاب تا خطبه مذکور و دویمی نیز فقط منحصر به شرح همان خطبه بود و سیمی نیز در حدود 1200 بیت تا خطبه کنتم جند لمراءة و اتباع البهیمه میباشد، پس از آقا محمدعلی کرمانشاهی نقل کرده که بخط خودش در ظهر آن نوشته که این شرح فقط همین مقدار بوده و بیشتر از آن نمیباشد... 4- روضةالشهداء و شرح الاسماء الحسنی. 5- منهج الیقین و آن شرح رساله ای است که حضرت صادق ( ع ) برای اصحاب خویش نوشته... وفات علاءالدین در بیست وهفتم شوال 1100 هَ. ق. واقع گردیده ولکن بنابه نقل معتمد شیخ حزین متولد 1103 هَ. ق. ( غ ق ج ) گوید که در صغر خود علاءالدین گلستانه را دیدم با پدرم یگانگی داشت ، اینک قول دیگر در تاریخ وفات علاءالدین را 1110 هَ. ق. بوده است تأیید می نماید. ( از ریحانة الادب ج 3 صص 103-104 ).

گلستانه . [ گ ُ ل ِ ن َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان نجف آباد شهرستان بیجار، واقع در 34000گزی شمال خاوری نجف آبادو 6000هزارگزی شمال راه شوسه ٔ بیجار به سنندج . دارای 50 تن سکنه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).


گلستانه . [ گ ُ ل ِ ن َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ای تیوند بخش دلفان شهرستان خرم آباد واقع در 28هزارگزی شمال نورآباد و 17هزارگزی شمال خاوری راه شوسه ٔخرم آباد به کرمانشاه . هوای آن سرد و دارای 72 تن سکنه است . آب آن از رود گنگاوری و چشمه ها و محصول آن غلات ، لبنیات و پشم است . شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).


گلستانه . [ گ ُ ل ِ ن َ /ن ِ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان قهرود بخش قمصر شهرستان کاشان ، واقع در 5000هزارگزی خاور قمصر. دارای 30 تن سکنه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).


دانشنامه عمومی

گلستانه ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
گلستانه (ارومیه)
گلستانه (اصفهان)
گلستانه (بیجار)
گلستانه (دلفان)
گلستانه (زنجان)
گلستانه (کاشان)
گلستانه (کوهدشت)

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] گلستانه (ابهام زدایی). گلستانه ممکن است اشاره به اشخاص و شخصیت های ذیل باشد: • سیدعلاءالدین محمد گلستانه اصفهانی، مولف منهج الیقین فرزند شاه سید ابوتراب محمدعلی قاضی از علمای قرن دهم و یازدهم هجری قمری• سیدمحمدباقر بن علاءالدین گلستانه اصفهانی، از علمای قرن دوازدهم هجری در اصفهان• سیدمحمدباقر بن سیدحسن گلستانه اصفهانی، سیدمحمدباقر گلستانه، از خطاطان اصفهان• سیدمحمدتقی بن محمدمهدی گلستانه اصفهانی، عالم فاضل اصفهان• میرزا جعفر گلستانه اصفهانی، شاعر و ادیب قرن سیزدهم هجری در اصفهان• محمدجعفر بن جمال گلستانه اصفهانی، از وزراء عهد زندیه• سیدحسین حسینی گلستانه اصفهانی، عالم فاضل و از سلسله سادات جلیل القدر گلستانه اصفهان
...


کلمات دیگر: