کلمه جو
صفحه اصلی

نوال


مترادف نوال : بهره، دهش، عطا، نصیب

فرهنگ اسم ها

اسم: نوال (دختر) (عربی) (تلفظ: navāl) (فارسی: نَوال) (انگلیسی: naval)
معنی: عطا و بخشش، بهره، نصیب، آنچه بخشیده می شود، عطیه، ( در قدیم ) بخشش و عطا، عطا، بخشش

(تلفظ: navāl) (عربی) آنچه بخشیده می‌شود ، عطیه ؛ (در قدیم) بخشش و عطا .


مترادف و متضاد

بهره، دهش، عطا، نصیب


فرهنگ فارسی

عطائ، بهره، نصیب
( اسم ) ۱- بهره نصیب .۲- عطابخشش .

فرهنگ معین

(نَ ) [ ع . ] (اِ. ) دهش ، بخشش .

لغت نامه دهخدا

نوال. [ ن َ ] ( ع اِ ) عطا. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ) ( دهار ) ( منتهی الارب ). بخشش. ( غیاث اللغات ). دهش. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) :
زایر ز بس نوال کز او یابد و صلت
گوید مگر چو من نرسید اندر این دیار.
فرخی.
ستوده ای به کمال و ستوده ای به خصال
ستوده ای به نوال و ستوده ای به سیَر.
فرخی.
اندر چله جهل کمانت شکند تیر
وَاندر گلوی آز نوالت فکند زه.
منوچهری.
خدایگانی شاهی مظفری ملکی
که ابر روز نوال است و شیر روز وغا.
مسعودسعد.
ایا سپهرنوالی که پیش صدق سخات
سخای ابر دروغ و نوال بحر دغاست.
انوری.
کرده به هنگام حال حله نُه چرخ چاک
داده به وقت نوال نقد دوعالم عطا.
خاقانی.
از سفلگان نوال طلب کم کن
کایشان دم وبال رسان دارند.
خاقانی.
خاقانیا چو آب رخت رفت در سؤال
مستان نوای کس که وبال آشنای اوست.
خاقانی.
از منبع عدل... زلال نوال او چشند. ( سندبادنامه ص 6 ). عالمیان از مشرب عذب نوال او اغتراف می کنند. ( سندبادنامه ص 133 ). معن خود از نوال منصور سلطان زمان خویش بهره مند گردید. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 446 ). هرچند در غیر اعیاد نوال او بر عباد بسیار و بی شمار است. ( جهانگشای جوینی ).
گر بریزی خون حلالستت حلال
ور ببخشی هست انعام ونوال.
مولوی.
گر بدادی تشنه را بحری زلال
بازنگرفتی ز من روزی نوال.
مولوی.
معصیت ورزیده ام هفتاد سال
بازنگرفتی زمن روزی نوال.
مولوی.
ابونصر سعد آنکه دست نوال
نهد همتش بر دهان سؤال.
سعدی.
- نوال و نوا :
گوا توئی که ندارم به کاه برگی برگ
به اهل بیت ز من چون رسد نوال و نوا؟
خاقانی.
ناکسان از تو بانوال ونوا
بی کسان از تو بی نوا و نژند.
خاقانی.
|| بهره. نصیب. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) :
خبر دارد که روز و شب دو رنگ است
نوالش گه شکر گاهی شرنگ است.
نظامی.
|| سزاوار. صواب. ( از منتهی الارب ) ( از آنندراج ). گویند: نوالک أن تفعل کذا، و لیس هذا بالنوال. || ( مص ) نَوْل. ( اقرب الموارد ). رجوع به نول شود.

فرهنگ عمید

۱. عطا.
۲. (اسم ) بهره، نصیب.

پیشنهاد کاربران

نام دخترانه که ریشه عربی دارد. بسیار پُر معنا و نامی است زیبا. هر کس که این نام را می شنود از این اسم خوشش می آید و این نام برایش تازگی دارد. . . ❤️

اسم منم نوالِ و خیلییی خوشحالم چون کمتر کسیو دیدم این اسمو بزاره و خیلییی خاصه واقعا❤

نوال : اسم دخترانه عربی به معنی هدیه و عطا وبخشش است .



فک می کنم جزء اسامی خاص میتونه باشه چون کمتر کسی این اسم رو میشناسه
وتا بحال هر کی شنیده براش جالب بوده

سلام. اسم بنده هم نوال است. بسیار معنای خوبی دارد که جزء خصلت های خدای مهربان هم میباشد و هر کسی که شنیده و معنای آن را دانسته بسیار خوشش آمده است.

من اسمم نوال نمیدونم دوسش دارم یا نه اخه هنوز تو ایران بجز خوزستان جانیفتاده ولی هرکی معنیشو میشنوه خیلی خوشش میاد چون خاصه

نوال ���درکتاب فرهنگ لغت عربی منجد به معنای عطا، کرم و بخششی از طرف خدا
علی نوالٌ � علی کرم و بخششی است از طرف خدا
منتهی در فرهنگ عمید��� بمعنای لقمه آمده
نوال اسم خاصیه ، خاص بودن از صفات ذاتی خانمهاست .

پدرم این اسم رو برای من انتخاب کردن. . . ایشون فوت شدن و بابت انتخاب این اسم خاص همیشه ازش ممنونم.


کلمات دیگر: