کلمه جو
صفحه اصلی

لینه

فرهنگ اسم ها

اسم: لینه (دختر) (عربی) (مذهبی و قرآنی) (تلفظ: layene) (فارسی: لَينّه) (انگلیسی: layene)
معنی: نرم، ملایم، مطیع و نرم خوی، ( مؤنث لیّن )

فرهنگ فارسی

کارل فن طبیعی دان سوئدی ( و. باشولت ۱۷٠۷ - ف. ۱۷۷۸ م . ) . وی گیاهان را به ۲۴ رده طبقه بندی کرد و همچنین در حیوانها نیز تقسیم بندی بعمل آورد .
( صفت ) مونث لین .
حدیثها فی خبر ابن دهزیل الصغیر .

لغت نامه دهخدا

لینة. [ ل َی ْ ی ِ ن َ ] (ع ص ) تأنیث لین .
- الف لینة . رجوع به لین شود.
- نارٌ لینة ؛ نارٌ رقیقة. آتش نرم . آتش ملایم .


لینة. [ ن َ ] (اِخ ) آبکی است به راه مکه کنده ٔ حضرت سلیمان . (منتهی الارب ). موضعی است در دیار نجد... مقابل هُر. سکونی گوید: منزل چهارم واسط به مکه . و نیز لینة آبی است بنی غاضرة را که شیاطین سلیمان کنده اند. (از معجم البلدان ). موضعی در طریق واسط به مکة میان سویة و ثعلبیة، واقع در سی میلی سویة و 25میلی ثعلبیة. (نزهة القلوب چ اروپا ص 170). اقامتگاه آل اجود، بطنی از بطون غزیه بوده است . (صبح الاعشی ج 1 ص 324). موضع فی بلاد نجد عن یسارالمصعد بحذاء الهر و بها رکایا عادیة نقرت من حجر رخو و ماؤها عذب زلال و قال السکونی : لینة هو المنزل الرابع لقاصد مکه من واسط و هی کثیرة الرکی و القلب ماؤها طیب و بها حوض السلطان و منه الی الخل و هی لبنی غاضرة، و یقال انها ثلاثماة عین ... و قرأت فی دیوان شعر مضرس فی تفسیر هذا الشعر: قال المضرس :
لمن الدیار غشیتها بالاثمد
بصفاء لینة کالحمام الرُکد...
قال : لینة ماء لبنی غاضرة یقال ان شیاطین سلیمان احتفروه . و ذلک انه خرج من ارض بیت المقدس یرید الیمن ، فتعدی بلینة، و هی ارض حسناء فعطش الناس و عز علیهم الماء فضحک علیهم شیطان کان واقفاً علی رأسه فقال له سلیمان : ما الذی یضحکک فقال اضحک لعطش الناس و هم علی لجةالبحر فامرهم سلیمان فضربوا بعصیهم فانبطواالماء و قال زهیر:
کان ریقتها بعدالکری اغتقبت
من طیب الراح لمایغدان عتقا
شج السقاة علی ناجودها شبعاً
من ماء لینة لا طرفاً و لا رنقاً.

(معجم البلدان ج 7 ص 348).



لینة. [ ن َ ] (اِخ ) حدیثها فی خبر ابن دهزیل الصغیر. (الاصابة ج 8 ص 183).


لینة. [ ن َ ] (اِخ ) صاحبة مکان قباء اخرج عمربن شبة فی اخبار المدینة بسند صحیح الی عروة قال کان موضع مسجد قباء لامراة یقال لها لینة کانت تربط حمارا لها فیه فابتنی فیه سعدبن حثیمة مسجدا فقال اهل مسجد الضرار انحن نصلی فی مربط حمار لینة لالعمراﷲ لکنا تبنی مسجداً فنصلی فیه الی ان یجی ٔ ابوعامر فیؤمنا فیه فانزل اﷲتعالی : و الذین اتخذوا مسجداً ضراراً. (قرآن 107/9). (الاصابة ج 8 ص 184).


لینة. [ ن َ ] (ع اِ) درخت خرما جز عجوة و برنی . (ترجمان القرآن جرجانی ). نخله . (بلاذری ). یکی خرمابن بسیاربار. (منتهی الارب ). خرمابن . نخیل . نخل . غدق . عقار. درخت خرما. ج ، لین . (مهذب الاسماء). || تنه ٔ درخت خرما. (غیاث ).


لینة. [ ن َ ] (ع مص ) لیان . لین . نرم گردیدن . (منتهی الارب ). نرم شدن . (تاج المصادر). || (اِمص ) نرمی . (منتهی الارب ).


لینة. [ل َ ن َ ] (ع اِ) تکیه جای چرمین نرم . (منتهی الارب ).


دانشنامه عمومی

لینه به موارد زیر اشاره دارد:
کارل لینه گیاه شناس و پزشک سوئدی
لینه دهانه ای برخوردی در ماه
الف لینه

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] ریشه کلمه:
لین (۵ بار)

«لِینَة» از مادّه «لون» به یک نوع عالی از درخت خرما می گویند، و بعضی آن را از مادّه «لین» به معنای نرمی، به نوعی از درخت خرما تفسیر کرده اند که شاخه هایی نرم و نزدیک زمین و میوه ای نرم و لذیذ دارد.
گاه «لینه» به «الوان» و انواع مختلف درخت نخل یا «نخله کریمه» تفسیر شده است که تقریباً همه به یک چیز بر می گردد.
نرمی. راغب گوید: در اجسام بکار رود و در خُلق و معانی به طور استعاره. . در اثر رحمت خدا به آنها نرم و ملایم شدی . برای داود آهن را نرم کردیم. . در المیزان گوید: معنی سکون به تلین تضمین گردیده لذا با «اِلی» متعدی شده است یعنی: پوستهای آنانکه از خدایشان می‏ترسند میلرزد سپس پوستها و دلهایشان بیاد خدا آرام می‏گیرد، (قول خدا را قبول کرده و بدان دل می‏بندند). * . لینه درخت خرما است به قولی آن از لین است وبه جهت نرمی میوه‏اش آن را لینه گفته‏اند (مجمع) راغب گوید: نَخْله ناعِمة. گویا منظور درخت بارور و دلپسند است یعنی هر نخلی که بریدید یا آنرا بر ریشه به پا گذاشتید باذن خدا بود. * . با او سخن نرم بگویند.

پیشنهاد کاربران

کارل لینه ( ۱۷۰۷ - ۱۷۷۸ ) گیاه شناس و پزشک سوئدی و پایه گذار نظام امروزی طبقه بندی گیاهان و جانوران بود.
نامش به سوئدی «کارل لینائوس» است. خود او از نام لاتینی «کارولوس لینائوس» در آثارش استفاده می کرد. در ایران به نام «کارل فون لینه» ( از ضبط فرانسه نام اشرافی او Carl von Linné ) ، «کارل لینه» یا بیشتر «لینه» معروف است.
کارل لیناوس در سال ۱۷۰۷ در راشِلْتْ، روستایی در شهرستان آلْمولت، استان اسمولند در جنوب سوئد به دنیا آمد. در جوانی مانند پدر و پدربزرگ مادریش برای کشیش شدن تربیت شده بود. ولی خودش به این کار هیچ علاقه ای نداشت. علاقهٔ او به گیاه شناسی مورد توجّه پزشکی از شهر خودش قرار گرفت که او را به دانشگاه لوند برای تحصیل فرستاد و بعد از یک سال به دانشگاه اوپسالا منتقل شد.
در طول این مدّت لینه دریافت که پرچم و مادگی اساسی برای تقسیم بندی گیاهان است. او مقالهٔ کوتاهی در بارهٔ این موضوع نوشت و به دنبال آن مقام استادیاری دانشگاه را بدست آورد. درسال ۱۷۳۲ آکادمی علوم اوپسالا برای تحقیقات در ناحیه لپلند که تا آن موقع ناشناخته بود از او حمایت مالی کرد. نتیجهٔ این تحقیقات مقالهٔ «فلورا لاپونیکا» بود که در سال ۱۷۳۷ به چاپ رسید.
پس از آن لینه راهی اروپا شد. او در هلند با یان فردریک گرونوویوس دیدار کرد و نسخه ای از کار خود در زمینهٔ طبقه بندی گیاهان یعنی کتاب «سیسْتِما ناتورا» را به او نشان داد. در این کتاب که در چاپ دهم خود در سال۱۷۵۸ چاپ شد، ۴۴۰۰ گونه حیوانات و ۷۷۰۰ گونه از گیاهان طبقه بندی شده بود. لینه در این کتاب نام های طولانی و بی ضابطه رایج آن زمان مانند physalis amno ramosissime ramis angulosis glabris foliis dentoserratis را با نام های کوتاهی مانند Physalis angulata جایگزین کرد که امروز نیز بکار می رود. او حدود دو قرن پیش شروع به مطالعه ی علمی گیاهان کرد. لینه شکل وساختمان گل ودانه ی گیاهان را وسیله طبقه بندی آن ها قرار داد.
منابع
زندگی نامه کارل لینه


کلمات دیگر: