فروتن , افتاده , بردبار , حليم , باحوصله , ملا يم , بيروح , خونسرد , مهربان , نجيب , رام
ودیع
عربی به فارسی
فرهنگ اسم ها
اسم: ودیع (پسر) (عربی) (تلفظ: vadie) (فارسی: وَديع) (انگلیسی: vadie)
معنی: آرام، ساکن و نرم خوی، آرمیده، جوینده راحتی و آسایش، همچنین به معنای عهد و پیمان هم آمده است
معنی: آرام، ساکن و نرم خوی، آرمیده، جوینده راحتی و آسایش، همچنین به معنای عهد و پیمان هم آمده است
(تلفظ: vadie) (عربی) آرام ، ساکن و نرمخوی .
فرهنگ فارسی
تن آسان و آرمیده ساکن
لغت نامه دهخدا
ودیع. [ وَ ] ( ع ص ) تن آسان و آرمیده. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) ( اقرب الموارد ). ساکن. ( مهذب الاسماء ). || اسب آسایش جو و آساینده. || ( اِ ) عهد و پیمان. ( منتهی الارب ) ( آنندراج )( ناظم الاطباء ) ( اقرب الموارد ). ج ، ودایع. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || مقبره. ( از اقرب الموارد ) ( المنجد ). قبر. رجوع به ودع شود.
کلمات دیگر: