کلمه جو
صفحه اصلی

گلبو

فرهنگ اسم ها

(تلفظ: golbu) (= گلبوی) ، ← گلبوی .


اسم: گلبو (دختر، پسر) (فارسی) (گل) (تلفظ: golbu) (فارسی: گلبو) (انگلیسی: golbu)
معنی: آن که بوی گل می دهد، ( = گلبوی )، گلبوی، از شخصیتهای شاهنامه، نام دلاوری ایرانی از همراهان رستم هرمزان پادشاه ساسانی

فرهنگ فارسی

آنکه چون گل بو دهد معطر : بیاد روی گلبوی گل اندام همه شب خار دارم زیر پهلو . ( بدایع سعدی )

لغت نامه دهخدا

گلبو. [ گ ُ] ( ص مرکب ) آنکه چون گل بو دهد. خوشبو :
بیاد روی گلبوی گل اندام
همه شب خار دارم زیرپهلو.
سعدی ( بدایع ).

فرهنگ عمید

آن که بوی خوش مانند بوی گل دارد.

دانشنامه عمومی

فریده گلبو، داستان نویس و پژوهشگر ایرانی
تپه دختر گلبو، مربوط به سدهٔ ۴ تا ۶ ه. ق. در نیشابور
کوه سفید گلبو با ارتفاع ۱۸۵۸ متر در نزدیکی تربت حیدریه

پیشنهاد کاربران

معطر، عطر، بوی گل. . . . . . .


کلمات دیگر: