کلمه جو
صفحه اصلی

لاون

فرهنگ اسم ها

اسم: لاون (دختر) (فارسی) (تاریخی و کهن) (تلفظ: lāvan) (فارسی: لاون) (انگلیسی: lavan)
معنی: نام محلی و معرکه ای در شاهنامه، ( = لادن، یلان، بلاون ) ( در شاهنامه ) نام جایگاهی است که از آن در جنگ دوازده رخ چند بار یاد شده است، در این جایگاه بسیاری از ایرانیان که چند تن از فرزندان گودرز نیز در میان آنها بودند به دست تورانیان کشته شدند، این جایگاه بر پایه ی آنچه که در شاهنامه آمده است باید جایی در نزدیکی «کاسه رود» واقع در خراسان بوده باشد ( ؟ )، نام جایی در شاهنامه

فرهنگ فارسی

نام محلی و معرکه در شاهنامه

لغت نامه دهخدا

لاون. ( اِخ ) الطرسوسی نام حکیمی از حکمای عهدفترت بین بقراط و جالینوس. ( عیون الانباء ج 1 ص 36 ).

لاون. [ وَ] ( اِ ) نام محلی و معرکه ای در شاهنامه :
به لاون به جنگ آزمودی مرا
به آوردگه در ستودی مرا.
فردوسی.
در فرهنگها این کلمه را لادن به دال مهمله ضبط کرده اند و ظاهراً لاون تصحیف آن است.

لاون . (اِخ ) الطرسوسی نام حکیمی از حکمای عهدفترت بین بقراط و جالینوس . (عیون الانباء ج 1 ص 36).


لاون . [ وَ] (اِ) نام محلی و معرکه ای در شاهنامه :
به لاون به جنگ آزمودی مرا
به آوردگه در ستودی مرا.

فردوسی .


در فرهنگها این کلمه را لادن به دال مهمله ضبط کرده اند و ظاهراً لاون تصحیف آن است .

گویش مازنی

/laa van/ چادر شب

چادر شب



کلمات دیگر: