کلمه جو
صفحه اصلی

عاصمه

عربی به فارسی

کلا ن شهر , شهر بزرگ , مادرشهر


فرهنگ اسم ها

اسم: عاصمه (دختر) (عربی) (تلفظ: āseme) (فارسی: عاصِمه) (انگلیسی: aseme)
معنی: موٌنث عاصم، نگه دارنده، محافظ، ( مؤنث عاصِم )

فرهنگ فارسی

مونث عاصم، شهر، پایتخت، مرکزمملکت
۱ - ( اسم ) مونث عاصم . ۲ - پایتخت کشور قاعده مملکت .
لقب مدینه است

فرهنگ معین

(ص مَ یا مِ ) [ ع . عاصمة ] (اِفا. ) ۱ - مؤنث عاصم . ۲ - پایتخت کشور، قاعدة مملکت .

لغت نامه دهخدا

( عاصمة ) عاصمة. [ ص ِ م َ ] ( ع اِ ) ام بلاد. قاعده کشور. ( اقرب الموارد ). در تداول کشورهای عربی پایتخت.

عاصمة. [ ص ِ م َ ] ( اِخ ) لقب مدینه است. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( اقرب الموارد ).

عاصمة. [ ص ِ م َ ] (اِخ ) لقب مدینه است . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (اقرب الموارد).


عاصمة. [ ص ِ م َ ] (ع اِ) ام بلاد. قاعده ٔ کشور. (اقرب الموارد). در تداول کشورهای عربی پایتخت .


فرهنگ عمید

مرکز مملکت، پایتخت.

جدول کلمات

پایتخت

پیشنهاد کاربران

عاصمه : /āseme/ عاصِمه ( عربی ) ( مؤنث عاصِم ) . عاصِم ( عربی ) 1 - ( در قدیم ) نگه دارنده، محافظ؛ بازدارنده ( از خطا ) ، منع کننده؛ 2 - ( اَعلام ) 1 ) یکی از قُراء سبعه ی [قاریان هفت گانه] قرآن؛ 2 ) نام یکی از یاران امام کاظم ( ع ) . اسم عاصِم برای نامگذاری پسر و اسم عاصِمه برای نامگذاری دختر مورد تایید ثبت احوال کشور است .


کلمات دیگر: