کلمه جو
صفحه اصلی

گنج گاوان

فرهنگ فارسی

نام لحن هفدهم از سی لحن باربد.
نوایی است از نواهای باربد .

لغت نامه دهخدا

گنج گاوان. [ گ َ ج ِ ] ( اِخ ) همان گنج گاو است که از جمشید بود و به دست بهرام گور افتاد. ( برهان ) :
بهنگام جم چون سخن راندند
ورا گنج گاوان همی خواندند.
فردوسی.
رجوع به گنج کاوس و گنج گاو و گنج گاومیش شود.

گنج گاوان. [ گ َ ِج ] ( اِ مرکب ) نوایی است از نواهای باربد. ( فرهنگ رشیدی ) ( شعوری ج 2 ص 303 )( فرهنگ نظام ). رجوع به گنج گاو و گنج گاومیش شود.

گنج گاوان . [ گ َ ِج ] (اِ مرکب ) نوایی است از نواهای باربد. (فرهنگ رشیدی ) (شعوری ج 2 ص 303)(فرهنگ نظام ). رجوع به گنج گاو و گنج گاومیش شود.


گنج گاوان . [ گ َ ج ِ ] (اِخ ) همان گنج گاو است که از جمشید بود و به دست بهرام گور افتاد. (برهان ) :
بهنگام جم چون سخن راندند
ورا گنج گاوان همی خواندند.

فردوسی .


رجوع به گنج کاوس و گنج گاو و گنج گاومیش شود.


کلمات دیگر: