کلمه جو
صفحه اصلی

اوژننده

فرهنگ فارسی

(اسم . اوژندن اوژنیدن ) افکننده اندازنده .

فرهنگ عمید

افکننده، به خاک افکننده، برزمین زننده.


کلمات دیگر: