۱ - بخشیدن گنج . ۲ - سخاوت جوانمردی
گنج بخشی
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
گنج بخشی. [ گ َ ب َ ] ( حامص مرکب ) بخشیدن گنج و خواسته. دادن گنج مردمان را :
شبی کو گنج بخشی را دهد داد
کلاه گنج قارون را برد باد.
که در گنج بخشی نظیرش نبود.
شبی کو گنج بخشی را دهد داد
کلاه گنج قارون را برد باد.
نظامی.
ز نام آوران گوی دولت ربودکه در گنج بخشی نظیرش نبود.
سعدی ( بوستان ).
کلمات دیگر: