کلمه جو
صفحه اصلی

استراتژی


برابر پارسی : راهبرد

فارسی به انگلیسی

strategy

فارسی به عربی

استراتیجیة ، الإستراتیجیة

مترادف و متضاد

strategy (اسم)
استراتژی، رزم ارایی، فن تدابیر جنگی، فن لشکرکشی

فرهنگ فارسی

لشکرکشی، تعبیه سپاه، علم اداره کردن عملیات وحرکات ارتش درجنگ
( اسم ) فن ادار. عملیات جنگی دانش رهبری عملیات نظامی سوق الجیش .

فرهنگ معین

(اِ تِ تِ ) [ فر. ] (اِ. ) ۱ - نقشه و هدایت عملیات جنگی . ۲ - نقشه ، ترفند ، راهبرد (فره ). ۳ - هر طرح درازمدت برای هدفی خاص : استراتژی اقتصادی ، استراتژی نظامی .

فرهنگ عمید

۱. (سیاسی ) استفاده از امکانات برای برنامه ریزی جهت رسیدن به هدف معیّن، سیاست گذاری.
۲. (اسم ) (نظامی ) علم اداره کردن عملیات و حرکات ارتش در جنگ.

دانشنامه عمومی

مسیر و چگونگی رسیدن به مقاصد


استراتژی (نظریه بازی ها). در نظریه بازی ها استراتژی یا راهبرد یک بازیکن در یک بازی یک مجموعه کامل از اعمالی است که در هر موقعیت انجام می دهد. استراتژی به طور کامل رفتار بازیکن را بیان می کند. استراتژی یک بازیکن بیان کننده اعمالی است که بازیکن در هر مرحله از بازی، برای هر مجموعه از اعمالی که بازیکن قبل از این مرحله انجام داده، انتخاب می کند.
نظریه بازی ها
یک نمایه استراتژی (گاهی آن را ترکیب استراتژی نیز می نامند) مجموعه ای از استراتژی ها برای هر بازیکن است که به طور کامل همه اعمال در یک بازی را بیان می کند. یک نمایه استراتژی باید شامل یک و فقط یک استراتژی برای هر بازیکن باشد.
مفهوم استراتژی گاهی به غلط با حرکت اشتباه گرفته می شود. یک حرکت عملی است که توسط یک بازیکن در نقطه ای از بازی انتخاب می شود (مثلاً در شطرنج حرکت فیل سفید از نقطهٔ a۲ به نقطهٔ b۳). در حالی که یک استراتژی یک الگوریتم کامل برای انجام بازی است که به بازیکن می گوید در هر موقعیت ممکن در طول بازی چه کار کند.
مجموعه استراتژی یک بازیکن تعیین می کند که برای این بازیکن، بازی کردن کدام استراتژی ها ممکن است.اگر برای یک بازیکن تعدادی استراتژی گسسته وجود داشته باشد، مجموعه استراتژی این بازیکن متناهی است. به عنوان نمونه در بازی سنگ، کاغذ، قیچی، هر بازیکن مجموعه استراتژی متناهی {سنگ، کاغذ، قیچی} را دارد.

جدول کلمات

راهبرد

پیشنهاد کاربران

فراراهبرد

واژه استراتژی از کلمه یونانی ( استراتگوس ) Strategos گرفته شده است. استراتگوس یا ( استراتژ ) به معنای لشکر است. استراتگوس به معنی فرماندهی ارتش هم به کار می رفت. بطور مثال، ارتش یونان باستان که از گروههای کوچک سربازانِ متعلق به خاندانهای یونانی تشکیل شده بود، توسط افرادی به نام «استراتگوس» فرماندهی می شد.
استراتژی به نحوه رسیدن به هدفی کلی در دراز مدت اشاره دارد.
در کنارآن، واژه تاکتیک استفاده می شود. [dehkhodaworddetail - e713a8838e20499cb1ddcb888cf421e4 - fa. html تاکتیک ]نحوه رسیدن به اهداف کوتاه مدت است.
در واقع با بکارگیری تاکتیک ها یک استراتژی اجرا می گردد.
به طور مثال در یک جنگ که هدف غایی به زانو در آوردن دشمن است. استراتژی ممکن است تمرکز بر نیروی هوایی برای رسیدن به هدف در طول جنگ باشد. تاکتیک نیز در یک نبرد مشخص، نحوه بکارگیری این نیرو را تعیین می کند.

راهژست

معنی استراتژی همان نقشه و روش رسیدن به هدف میباشد منتها استراتژی بر دو نوع است یکی راهبردی و معطوف به چشم انداز یا اصطلاحا استراتژیک میباشد و دومین نوعش تاکتیکی و منفعلانه.
بعنوان درک مطلب یک مثال درسی میزنم. فرض کنید شما دارین برا کنکور درس میخونین که ضریبهای همه دروس ۴ است و فقط ضریب زبان انگلیسی ۱ است. داوطلبی که استراتژی اون تاکتیکی و منفعلانه است به احتمال زیاد زبان رو نمیخونه و میگه من بقیه رو مثلا بالای ۹۰ درصد میتونم بزنم و این برا رتبه تک رقمی کافیه و نیازی به خوندن زبان که ضریبش کمه ندارم. ولی دومین داوطلب که استراتژی راهبردی و استراتژیک و معطوف به چشم انداز آینده اش که تبدیل شدن به یک فرد باسواد و عالم هست زبان رو کنار نمیذاره و هرچند کم ولی مستمر میخونه چون او میدونه فقط کنکور هدف او نیست.

دوربرد

واژه بکار برده شده ی �راهبرد� در بالا به هیچ رو برابر پارسیِ واژه ی �استراتژی� نیست که برابر واژه ی �تاکتیک� است.

دوربرد، سیاست دوربردی

فراموش نمودم به نوشته ی کاربری به نام هانیه در بالا اشاره کنم که سیاست های دوربردی و راهبردی را بگونه ای فشرده بسیار خوب اشاره نموده است

معنی مصطلح امروزی :
استراتژی = نقشه راه
نقشه راه برای نیل به اهداف
یعنی اتخاذ برنامه مناسب و راهبردی براساس اقتضائات هدف و شرایط خود و همه شرایط مرتبط و تاثیرگذاری ها و تاثیر پذیری های کوتاه و بلند مدت منطقه آیی و فرامنطقه آیی برای نیل مطلوب به هدف یا اهداف
ممکن است این اهداف برخورد با یک اتفاق و یا یک هدف کلان باشد
بیشترین کاربرد استراتژی امروز در دنیا عبارت است از داشتن برنامه موثر که فرد یا افراد و یا کشوری را در موضوع و یا موضوعاتی برای رسیدن به هدف و یا اهدافی با کمترین آسیبها هدایت کند

استراتژی یا راهبرد

مجموعه اقدامات عمده و اساسی برای رسیدن به اهداف مورد نظر

استراتژی ( Strategy ) : [اصطلاح بازی کامپیوتری] به معنی خود اصطلاح است و همان هنر رزم آرایی را گویند.

روش انجام کار

نقشه وبرنامه معطوف به هدف خاص استراتژیاست

برنامه بلند مدت برای اجرای چیزی


کلمات دیگر: