کلمه جو
صفحه اصلی

بلا انقطاع


مترادف بلا انقطاع : پیاپی، پی درپی، بلاوقفه، بی وقفه، پیوسته، لاینقطع، مدام، مستمر

فارسی به انگلیسی

continuous, continuously

مترادف و متضاد

unceasing (صفت)
مسلسل، پایان نا پذیر، بلا انقطاع، بدون وقفه، ایست ناپذیر

hand-running (صفت)
بلا انقطاع

فرهنگ فارسی

بدون انقطاع ٠ لاینقطع ٠ پیاپی ٠

لغت نامه دهخدا

بلاانقطاع. [ ب ِ اِ ق ِ ] ( ع ق مرکب ) ( از: ب + لا ( نفی ) + انقطاع ) بدون انقطاع. لاینقطع. پیاپی. ( فرهنگ فارسی معین ). یکریز.

پیشنهاد کاربران

یکریز و پی در پی


کلمات دیگر: