کلمه جو
صفحه اصلی

استراتژیک


برابر پارسی : راهبردی

فارسی به انگلیسی

strategic

فارسی به عربی

استراتیجىّ

فرهنگ فارسی

سوق الجیشی، منصوب ومربوط به لشکرکشی

فرهنگ عمید

= سوق الجیشی

سوق‌الجیشی#NAME?


فرهنگ فارسی ساره

راهبرد


جدول کلمات

راهبردی

پیشنهاد کاربران

فراراهبردی

سوق الجیشی. مربوط به لشکر آرایی. مربوط به صف آرایی.

نقشه و راهبرد

برنامه ریزی شده

برنامه ریزی منظم و پر کاربرد، با در صد موفقیت بالا

کاربردی

حیاتی، اساسی ، بنیادین، ریشه ای، تعیین کننده

استراتژی یک کلمه پر معنی و پیچیده. میشه گفت چندین معنی شبیه به هم
راه خاص . فرار حساب شده. رسیدن به هدف. حریف ندارم. اساسی و دقیق. گریز. و . . .

راهبرد و یا کاربرد



هوشمندانه

راه و یا راهکاری خاص و مهم
روش ، شیوه، محیط یا منطقه ایی با ارزش


هدفمند با بازده بالا. . اقدام ریسکی با هدف دستیابی به نتیجه ای بسیار مطلوب

طرح کلی برای بهره برداری از منابع به منظور کسب یک موفقیت مطلوب است

طرح کلی برای بهره برداری از منابع به منظور کسب یک موقعیت مطلوب است

راهبردی و حیاتی و اثر گذار

بـرنامه ریزی حـساب شده، برای هَـدفی بهـتر

استراتژیک کلمه ای ایست که نیاز به مفعول به دارد یعنی تفکر بر موفقیت یک برنامه ، و این تفکر یعنی راهبردی که موفقیت برنامه رو تضمین کند و راهبردی که بتواند در جزییات کاربردی به عمل شود

مقابله ای حساب شده

یک برنامه یا طرح از پیش تنظیم شده و کاربردی

نگرش نظامی

منطقه راهبردی،
استراتژیک:به منطقه جغرافیایی که به دلایل مختلف سیاسی، اقتصادی، مذهبی و به خصوص نظامی، اهمیت و ارزش خاصی داشته باشند، منطقه راهبردی ( استراتژیک ) می گویند. مناطق راهبردی ( استراتژیک ) همواره مورد توجه قدرت های بزرگ بوده و بر سر تصاحب آن، جنگ هایی صورت گرفته است.

حرکت برنامه ریزی شده ای که انجام میدهد

استراتژیک یک نقشه یا برنامه ریزی قبل از هر کاری برای بهتر رسیدن به خدف


کلمات دیگر: