کلمه جو
صفحه اصلی

استراق


مترادف استراق : دزدی، دستبرد، سرقت

برابر پارسی : دزدی، دزدیدن

فارسی به انگلیسی

stealing

مترادف و متضاد

دزدی، دستبرد، سرقت


فرهنگ فارسی

دزدیدن، دزدیده کاری کردن ، استراق سمع: دزدیده گوش کردن، دزدیده گوش به سخن کسی فراداشتن، پنهانی گوش دادن
۱ - ( مصدر ) دزدیدن کاری کردن . یا استراق سمع . دزدیده شنیدن گوش بسخن کسی فرا دادن نغوشه .

فرهنگ معین

(اِ تِ ) [ ع . ] ۱ - (مص م . ) دزدیدن . ۲ - (مص ل . ) دزدیده کاری کردن .

لغت نامه دهخدا

استراق. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) دزدیدن. دزدیده کردن. ( منتهی الارب ).
- استراق سمع ؛ دزدیده گوش بداشتن. ( زوزنی ). دزدیده گوش بسخن فراداشتن. گوش بسخن کسی داشتن. ( غیاث ). گوش ایستادن. دزدیده گوش کردن. گوش داشتن پنهانی سخن کسی را. گوش دادن نهانی سخن کسی را. ( منتهی الارب ).
- استراق نظر ؛ دزدیده دیدن.

فرهنگ عمید

۱. دزدیدن.
۲. کار دیگری را به خود نسبت دادن.
* استراقِ سمع: پنهانی گوش دادن به سخن دیگران.

۱. دزدیدن.
۲. کار دیگری را به خود نسبت دادن.
⟨ استراقِ سمع: پنهانی گوش دادن به سخن دیگران.


دانشنامه عمومی

سرقت، بیشتر در سرقت صدا استفاده میشود، به صدای کسی به دزدی گوش دادن، استراق سمع


پیشنهاد کاربران

به معنی دزدید و یکی از مثال هایش هم هستش:استراق سمع به معنی دزدیده گوش کردن، پنهانی گوش کردن

جالبه واژه استراق بصر را برای اولین بار در کتاب شکر تلخ اثر جعفر شهری خوندم تا حالا فقط واژه استراق فقط برای سمع دیده بودم به کار ببرند.


کلمات دیگر: