کلمه جو
صفحه اصلی

اسباب چینی


مترادف اسباب چینی : تبانی، توطئه، دسیسه، ساخت وپاخت، تمهیدمقدمه، مقدمه چینی

فارسی به انگلیسی

plot, intrigue, malice

intrigue


malice


مترادف و متضاد

تبانی، توطئه، دسیسه، ساخت‌وپاخت


تمهیدمقدمه، مقدمه‌چینی


فرهنگ فارسی

تهی. مقدمات عملی علیه کسی یا کسانی توطئه .

فرهنگ معین

( ~. ) [ ع - فا. ] (حامص . ) توطئه .

لغت نامه دهخدا

اسباب چینی. [ اَ ] ( حامص مرکب ) تهیه مقدمات عملی برعلیه کسی. توطئه. و با فعل کردن استعمال شود.

فرهنگ عمید

ساختن و فراهم کردن دستاویز و بهانه برای گرفتار کردن و به زحمت انداختن کسی، فتنه انگیزی.

پیشنهاد کاربران

انتریک


کلمات دیگر: