مترادف تفاوت کردن : تغییر کردن، فرق کردن، متفاوت شدن، دگرگون شدن، عوض شدن
تفاوت کردن
مترادف تفاوت کردن : تغییر کردن، فرق کردن، متفاوت شدن، دگرگون شدن، عوض شدن
مترادف و متضاد
تغییر کردن، فرق کردن، متفاوت شدن، دگرگون شدن، عوض شدن
فرهنگ فارسی
( مصدر ) ۱ - فرق کردن مختلف شدن : (( قیمتهاتفاوت کرده . ) ) ۲ - موافق نبودن . ۳ - امتیازحاصل کردن .
لغت نامه دهخدا
تفاوت کردن. [ ت َ وُک َ دَ ] ( مص مرکب ) فرق کردن و مختلف شدن و موافق نبودن و امتیاز حاصل کردن. ( ناظم الاطباء ) :
پنجه در صید برده ضیغم را
چه تفاوت کند که سگ لاید.
چه تفاوت کند اندر شکرستان مگسی.
چه تفاوت کند ز بارانش.
پنجه در صید برده ضیغم را
چه تفاوت کند که سگ لاید.
( گلستان ).
گر درون سوخته ای با تو برآرد نفسی چه تفاوت کند اندر شکرستان مگسی.
سعدی.
وانکه دربحر قلزم است غریق چه تفاوت کند ز بارانش.
سعدی.
کلمات دیگر: