wiki: گونه ای هنری است که جادو و دیگر اَشکال فراطبیعی را به عنوان عنصر اولیهٔ طرح و توطئه، درون مایه یا فضای داستان استفاده می کند. این گونه معمولاً توسط نگاه، حس و درون مایهٔ وسیع از کار اشخاص از گونه های علمی تخیلی و وحشت متمایز می شود، هر چند که این سه گونه نقاط مشترک بسیاری با هم دارند و مجموعاً ادبیات گمانه زن ∗ شناخته می شوند. در خیال پردازی قواعد و قوانین فیزیکی و طبیعی زیر پا گذاشته می شود و موجودات ناموجود تصویر می شوند. این نوع ادبی معمولاً شامل سحر و جادو، حوادث خارق العاده، و موجودات خیالی است.
فردوسی (شاهنامه)
جی.آر. آر تالکین (سه گانهٔ ارباب حلقه ها)
جرج آر آر مارتین (ترانه یخ و آتش)
سی اس لوئیس (سرگذشت نارنیا)
ریچارد ناک (سری هنر نبرد)
میکائیل انده (داستان بی پایان)
فیلیپ پولمن (نیروی اهریمنی اش)
رولد دال (داستان های جادوگرها، چارلی و کارخانهٔ شکلات سازی و جیمز و هلوی غول پیکر)
جُوان کتلین رولینگ (مجموعهٔ هری پاتر)
انجی سیج (سپتیموس هیپ)
برام استوکر (دراکولا)
گارت نیکس (سه گانهٔ پادشاهی کهن)
کریستوفر پائولینی (سه گانهٔ وراثت)
ال. فرانک بااوم (جادوگر شهر اُز)
تری پرچت (مجموعهٔ جهان گرد)
آنتونی هوروویتس (گروشام گرینج و ژانوس و ستاره آرزو)
استیون کینگ (خانهٔ سیاه)
دارن شان (دیموناتا و قصه های سرزمین اشباح)
آر.ال استاین (اتاق کابوس)
اُ این کالفر (آرتمیس فاول)
دیوید گمل (شبح شاه)
امیلی رودا (در جستجوی دلتورا)
سایمون آر گرین (سری طرف شب)
تری گود کایند (شمشیر حقیقت)
جان فلنگن (جنگاوران جوان)
ریک ریوردن
واژهٔ فانتزی تنها به شکل اسم به کار نمی رود و در زبان فارسی به صورت صفت نیز به کار می رود.
مراد فرهادپور در مقدمه ای که بر برگردان فارسی درخت و برگ نوشته است عبارت ادبیات تخیلی مدرن را به عنوان برگردان واژهٔ «فانتزی» به کار می برد و آن را شیوهٔ جدیدی شمرده است که با اثر موریس آغاز شده است.
ویژگی اصلی خیال پردازی، دارا بودن عناصر خیالی در فضایی خود-منسجم است، فضایی که منطق و قوانین خاص خود را دارد که متفاوت با منطق عادی است و داستان آن قوانین را نمی شکند. در این ساختار هر مکانی برای عناصر خیال پردازی ممکن است: شاید این مکان مخفی باشد یا در جهان ظاهراً واقعی ما رخنه کرده باشد یا شاید کاملاً در دنیایی خیالی رخ بدهد.در هر اثری عناصر نه فقط باید از قوانین پیروی کنند بلکه به دلیل انسجام طرح و توطئهٔ داستان باید شامل محدودیت هایی باشد تا به قهرمانان و تبهکاران داستان اجازه بدهد با هم بجنگند. عناصر جادویی باید بی قید و بند استفاده نشوند وگرنه ساختار داستان از بین می رود.