کلمه جو
صفحه اصلی

کیفری

فارسی به انگلیسی

disciplinary, penal, punitive, retributive, statutory

penal


فارسی به عربی

إجْرامی

مترادف و متضاد

retribution (اسم)
عقبی، تلافی، پاداش، کیفری، مجازات، کیفر، سزا

criminal (صفت)
گناهکار، جنایی، کیفری

penal (صفت)
کیفری، مجازاتی، وابسته به جزا و کیفر

retributive (صفت)
کیفری، مجازاتی

فرهنگ فارسی

( صفت ) منسوب به کیفر جزائی .

فرهنگ معین

( ~ . ) (ص . ) جزایی .

لغت نامه دهخدا

کیفری. [ ک َ / ک ِ ف َ ] ( ص نسبی ) منسوب به کیفر. جزایی. ( فرهنگ فارسی معین ). جزایی. ( فرهنگستان ).


کلمات دیگر: