کلمه جو
صفحه اصلی

میشار

فرهنگ فارسی

اره دست اره جزئ دندانه دار از پای ملخ

لغت نامه دهخدا

میشار. ( ع اِ ) اره. ج ، مواشیر. ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). دست اره. ( دهار ). مئشار. ( منتهی الارب ، ماده اش ر ). اره. ج ، مواشیر و میاشیر. ( مهذب الاسماء ). || جزءدندانه دار از پای ملخ. ج ، مواشیر. ( ناظم الاطباء ).

مئشار. [ م ِءْ ] ( ع اِ ) گرهی که در سر دُم ملخ است. ( منتهی الارب )( از ناظم الاطباء ). گرهی که چون دو چنگال در سر دم ملخ است و آن دو رامئشاران گویند. ( از ذیل اقرب الموارد ). || اره. ج ، مآشیر. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). لغتی است در منشار. ( از اقرب الموارد ). اره. دست اره. منشار. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).


کلمات دیگر: