کلمه جو
صفحه اصلی

چوب پاره

فرهنگ فارسی

پاره چوب ٠ تراشه و قطعه ای از چوب

لغت نامه دهخدا

چوب پاره. [ رَ / رِ ] ( اِ مرکب ) پاره ای چوب. تراشه و قطعه ای از چوب. ( ناظم الاطباء ). گفتند بر سر آب میروی گفت چوب پاره ای بر آب برود. ( تذکرة الاولیاء ). لهاز؛ چوب پاره ای که بدان سوراخ تبر و چرخ چاه را تنگ کنند. ( منتهی الارب ). || ماله برزیگران که بدان زمین شیار کرده را هموار سازند. ( ناظم الاطباء ).


کلمات دیگر: