از مزارع متعلقه به قاینات است
چهارکش
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
چهارکش. [ چ َ ک ِ ] ( اِخ ) از مزارع متعلقه به قاینات است. آبش از قنات و هوایش ییلاقی است. ( مرآت البلدان ج 4 ). ده کوچکی است از دهستان شهآباد بخش حومه شهرستان بیرجند. در 6هزارگزی جنوب خاوری بیرجند واقع است و کوهستانی و معتدل می باشد.
کلمات دیگر: