کلمه جو
صفحه اصلی

باهم جوشیدن

فرهنگ فارسی

نهایت محبت و دوستی

لغت نامه دهخدا

باهم جوشیدن. [ هََ دَ ]( مص مرکب ) نهایت محبت و رفت وآمد میان دو کس بودن. ( یادداشت مؤلف ). انس داشتن. یکدلی در میانه داشتن.


کلمات دیگر: