(اسم ) ۱ - جمع حسیه . ۲ - الف - قضایایی که عقل بمجرد تصور دو طرف آن حکم بدان کند از روی جزم و یقین بواسط. حس ظاهر یا حس باطن که آنها را محسوسات و مشاهدات نامند و از مقدمات یقین. ضروریه باشند . ب - محسوسات بمعنی مشاهدات حسی .
حسیات
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
حسیات. [ ح ِس ْ سی یا ] ( ع اِ ) ج ِ حِسّی.
کلمات دیگر: