( جگر آشام ) کنایه از غمخوار و محنت کش
جگر اشام
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
( جگرآشام ) جگرآشام. [ ج ِ گ َ ] ( نف مرکب ) کنایه از غمخوار و محنت کش. ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) :
لاله میخواست که از خاک درت برخیزد
بر سر کوی تو قاسم جگرآشام افتاد.
لاله میخواست که از خاک درت برخیزد
بر سر کوی تو قاسم جگرآشام افتاد.
قاسم مشهدی ( از آنندراج ).
کلمات دیگر: