کلمه جو
صفحه اصلی

باهری

فرهنگ فارسی

نام سفیریست که از سوی خلفای فاطمی به دربار سلطان محمود آمد

لغت نامه دهخدا

باهری.[ هَِ ] ( اِخ ) بگفته حمداﷲ مستوفی در تاریخ گزیده نام سفیری است که از جانب خلفای فاطمی به دربار سلطان محمود آمد تا تبلیغ مذهب باطنی کند. او گوید: از مصر مردی باهری نام از پیش حاکم فاطمی به رسالت سلطان محمود آمد و در ایران دعوت بواطنه ظاهر کرد، خلقی بسیار در دعوت او رفته بودند کار او عروجی تمام یافت ، سلطان او را حاضر کرد و به دلائل عقلی و نقلی ملزم گردانید و سیاست فرمود و آتش آن فتنه به آب عدل خود فرونشاند. ( از تاریخ گزیده ص 398 ). اما این نام به این صورت بلاشک مصحف «تاهرتی » است. رجوع به تاهرتی شود.


کلمات دیگر: