کلمه جو
صفحه اصلی

مقدم داشتن


مترادف مقدم داشتن : ترجیح دادن، رجحان دادن، مقدم شمردن، پیش انداختن، جلو انداختن

مترادف و متضاد

۱. ترجیح دادن، رجحان دادن، مقدم شمردن
۲. پیش انداختن، جلو انداختن


فرهنگ فارسی

( مصدر ) پیش انداختن کسی یا چیزی را جلو انداختن : [ اگر وتد را بر سبب مقدم داری فعولن آید . ] ( المعجم . چا. دانشگاه .۳۷ )

فرهنگ معین

( ~. تَ ) [ ع - فا. ] (مص ل . ) ترجیح دادن ، برگزیدن .

پیشنهاد کاربران

مقدم داشتن : پیش داشتن .
( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص210 ) .


کلمات دیگر: