برابر پارسی : بی گمان | ( مطمئُنا ) بیگمان
مطمئنا
برابر پارسی : بی گمان | ( مطمئُنا ) بیگمان
فارسی به انگلیسی
certainly
مترادف و متضاد
مغرور، مطمئنا
مطمئنا، قطعا، یقینا، حتما، همانا، محققا
فرهنگ فارسی
بدون تردید با اطمینان
فرهنگ معین
( مطمئناً ) (مُ مَ ئِ نَنú ) [ ع . ] (ق . ) ۱ - بدون شک ، بدون تردید. ۲ - با اطمینان خاطر.
لغت نامه دهخدا
( مطمئناً ) مطمئناً.[ م ُ م َ ءِن نَن ْ ] ( ع ق ) بدون تردید. بااطمینان.
پیشنهاد کاربران
به طور قطع
مطمئنا surely
حتمأ. . . . بی شک. . . . یقینأ. . . .
بر یقین ؛به یقین. یقیناً. قطعاً. به طور حتم و یقین :
نسختی از لوح محفوظ است گویی خاطرت
کاندر او بینی و دانی بودنیها بر یقین.
امیرمعزی.
و رجوع به ترکیب به یقین شود.
نسختی از لوح محفوظ است گویی خاطرت
کاندر او بینی و دانی بودنیها بر یقین.
امیرمعزی.
و رجوع به ترکیب به یقین شود.
کلمات دیگر: