( مصدر ) معالجه کردن : و از هرسه عالم داروها برگزید و خود را بدان معالجت کرد .
معالجت کردن
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
معالجت کردن : درمان نمودن .
( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص 548 ) .
( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص 548 ) .
کلمات دیگر: